مقالې

بودا چنين مى ګفت

اګر به اوراق تاريخ سرزمين کهنسال افغانستان بادقت نظر اندازى کنيم بوضاحت ميبينيم که سلسلۀ جبال هندوکش در پيچ و خم دره هاى خود و در دامنه هاى شمال و جنوب خود بساتمدن ها را پرورانيده، ارتقا و انحطاط بسا ا امپراطورى ها را ديده است. فاتحين و کشور کشايان زيادى در تجسس سراب هند از آن عبور کرده اند. بعضى کلتور و فرهنګ با خود آورده و شهر هايى آباد کرده اند. و برخى هم آبادی ها را آتش زده، باشند ګان آنرا قتل عام کرده و در عقب خود جز دود و خاکستر، غير از رنج و الم، ناله و فغان چيز ديګرى به جا نه ګذاشته اند.

اين سرزمين در طول راه ناهموار تاريخ خود اعصار درخشانى راديده و سپرى نموده است که آثار هنرى بقاياى هر عصر نماینده تمدن های درخشان اوست. که ما هم درين مبحث بيکى از تمدن هاى درخشان اين کشور که پنام تمدن بودائى ياد ميشود تماس ميګيريم زيرا در اين اواخر در اثر تحقيقات و پژوهش محققان باستانشناسى از هر کنج و کنار اين سرزمين هيکل هاى بودا سر از خاک بيرون مى کشد و معابد زيباى بودا ميان روق های کشف ميشود. و از طرفى مجسمه هاى بزرګ بودا ميان رواق هاى سنګى در دل کوه باميان هنوز باهمان شکوه و عظمت بپا ايستاده در اينجا صنعتى بوجود آمد که مورخين آنرا بنام صنعت باخترى با صنعت بودائى متاثر از صنعت يونانى و رومى مى شناسند و آثار زيبائى حيرت انګيز آن در تاريخ هنر حايز مقام ارجمند بو عالى است هيوان تسنګ زاير مشهور چينى در سال ٦٣٠ (عيسوى) حينيکه از شهر تاريخى پاميان عبور ميکرد جلال آثار هنرى اين منطقه او را مجذوب ساخت و در سفرنامه خود راجع به اين منطقه مخصوصاً معبد بزرګى که در مواى آزاد بنايافته بود چنين مى نويسد: ((باميان داراى ده معبد است در حدود هزار راهب معتقد راه کوچک[۱] نجات پير و مدرسه (لوکوتاروادن [۲])ګګ در اينجا مى باشد… در خود شهر چندين راهب پير و مدرسه ((مهاسا (مکيکا [۳]) موجود است که در شناساتى قوانين مذهبى خيلى تجربه دارند)). نوشته هايى هم توسط هيئت باستانشناسى فرانسوى در سال ١٩٣٠ع در باميان کشف شد که ظاهراً نظريه زاير چينى راتاييد ميکند. و تا حدى که خوانده شده برخى ازين کتيبه ها متعلق به اثر مشهور ((اپهى دهرمه)) بودائى است[۴] و بعضى کتيبه ها حتى از متن کتاب ((وینايا)) [۵] مى باشد [۶]. لهذا باميان مرکز روحانى بزرګی بود که در آن رهبانان دانشمند مى زيستند. کتابخانه ها و معابدى نيزداشت که تحقيقات باستانشناسى مويد اين ادعاست و همچنين از حفريات باستانشناسان در هده زيباترين آثار بودائى بدست آمده و در اثر تحقيقات و تفحصات اخير معبد بزرګ بودائى با مجسمه هاى که دال بر نبوغ صنعت ګران آن سامان است کشف شده است[۷].

مشاهده اين همه خرابه و ستوپه ها و آثار نفيس و ارجمند از مطالعه نتايج تحقيقات باستانشناسى هر علاقه مند به تاريخ و فرهنګ کشور بالاخر از خود مى پرسد که مؤسس اين تمدن فرهنګ که بنام بودائى ياد ميشود که بوده؟ وچه ميګفت؟ روى اين اصل علاقه مندانيکه اين حس کنجکاوى در ايشان تحريک شده است و اما فرصت و يا امکانات مطالعه در متون و در زبانهاى مختلف را ندارند.

 

 

[۱] -: Hinayana يا عراده کوچک نجات. جريانات فکرى و مذهبى دره اول بودائى راچنين مسمى نامند شج آند اين مقالت آيد.

[۲] -: Lokottaravadins: دسته مذهبى منحرف بودائى که که بودا را يک موجود مافوق الطبيعت مى دانست. کتاب ايشان به نام مهاواستو Mahavastu يا کتاب حوادث بزرګ از جمله آثار عراده کوچک دانسته ميشود، ولى در آن نظريات دبستان بعدى (ماهاياما) نيز شامل شده است: مثلا پرستش بودا به حيث وسيلۀ نجات.

(Radhakrishnan. Indian philsophie) Vol. I. P.585

Debiprasad Chattopadhyaya: Indian Philsophy People publishing house. Delhi 1964. Pp. 141-142

[۳] -: Mahasamghikas: بعد از شوارى دوم بودائى دسته از رهبانان مخالف سنن قديم از شورا بيرون رانده شدند. اين دسته اجتماع بزرګى مرکب از ده هزار راهب تشکيل دادند و آنرا اجتماع بزرګ (Maha samgiti) خواندند و از آن پس طرفداران اين شورا بنام ((ماهاسهام کيکا)) ياد شدند و باين نام از طرفداران سنن قديم (Thera-vadims) فرق مى شدند در مرور زمان اين ګروه بسيار قدرت و نفوذ يافت دستورات عملى بودائى راتغير دادند آئين قديم راتجديد نظر کردند و تحولات در نظرات بودائى وارد نمودند. نکات برجسته نظريات جديد چنين است که بودا را مانند انسانهاى ديګر نه بلکه مافوق الطبيعت دانستند که بعد ها همين نظر به در دبستان ماهايانامى به خدا بودن بودا انجاميد.

[۴] -۵: (Abhidharma) (Vinaya) از جمله آثار مهم بودائى دوره اول مى باشد که اولى راجع به نظريات ميتافزيکى و دومى راجع به دستور العمل بحث مى کند. شرح بيشتر درين مقالت آيد.

۶ -: احمد على کهزاد، کشف متون قديمۀ سانسکرت در باميان، آريانا، اسد ١٣٢٣، شماره ٧، سال دوم.

Dr. S. Mustamandi. Report on Ha ddas Fifth Excavation period in: Kushan Culture and History, نشرات انجمن تاريخ و ادب سال ١٩٧١

[۷] -: سبق ګفتار آقاى مستمندى نوشته هايى په خطر خروشتى نيز بدست آمده که هنوز خوانده نشده و به احتمال قوى مربوط به متون دينى مى باشد.

د لیکوال په اړه

سید بهاالدین مجروح

سید بهاالدین مجروح

پوهاند سيد بهاالدين مجروح (۱۹۲۸ – ۱۹۸۸) افغان فيلسوف، شاعر، اديب، ديپلومات او سياستپوه و. تاسو همدا مهال د هغه مقالې، لیکنې، او کتابونه د هغه یاد ته د درناوي په مناسب د مجروح اکاډمي په ویبپاڼه کې لولی

تبصره زیاته کړئ

د تبصرې کولو لپاره دلته کلیک وکړئ